گره زندگی

فقیری غمگین از خرابه ای رد می شد و

کیسه ای از گندم را بر دوش خود می کشید.

تا به کودکانش برساند.در راه با خود می گفت:

(خدایا!این گره را از زندگی من باز کن)

ناگهان گره ی کیسه باز شد و گندمها روی زمین ریخت.

مرد فقیر عصبانی شد و گفت:

(خدایا!گفتم گره ی زندگی ام را باز کنی،نه گره کیسه ام را)

سپس با عصبانیت مشغول جمع کردن گندم ها شد.

ناگهان در میان گندم ها،کیسه ای پر از سکه های طلا را دید

و از قضاوت عجولانه و بی اعتمادیش نسبت به (او)شرمنده شد....



نظرات شما عزیزان:

امیرمحمد
ساعت12:38---5 خرداد 1393
حکایت واقعا جالبی بود
پاسخ:مرسی امیر محمد عزیز...


m
ساعت16:53---2 خرداد 1393
یک نگاهی به شمعدانی کنار پنجره ات بینداز



ببین چگونه زمانی که برگی



زرد و پژمرده از ساقه جدا می شود،



باز جوانه ی امیدی دیگر سر می زند!



و باز غنچه ای و باز شکوفاییِ گلی...



و باز امید



و باز امید



و باز امید...
پاسخ:خیلی زیبا بود عزیزم... امیدوارم که امید همه ثمربخش باشه.التماس دعا


ثنــــای دوست داشتنی
ساعت15:31---31 ارديبهشت 1393
مریم جون حکایت بسیاااار زیبااااایی بود خیلی ممنون
پاسخ:خواهش الهه خانم!ممنون از حضورتون.


خمار مرگ
ساعت19:24---30 ارديبهشت 1393
می‌دانی دلبری چیست ؟!

راهی‌ است برای

گرفتن جواب \" بله \" ،

بدون اینکه سوال مشخصی پرسیده باشی !



سقوط// آلبر کامو


خمار مرگ
ساعت19:08---30 ارديبهشت 1393
می‌دانی دلبری چیست ؟!

راهی‌ است برای

گرفتن جواب " بله " ،

بدون اینکه سوال مشخصی پرسیده باشی !



سقوط// آلبر کامو
پاسخ:خیلی زیبا بود.....ممنون.


reza
ساعت14:43---29 ارديبهشت 1393
زیباست ک با خدایِ خود چت بکنیم......

...در سایتِ نمازِ شب عبادت بکنیم...

....ای کاش ک ما فلاپیِ دلها را...

.....با عشقِ علی و آل, فرمت بکنیم...



ليلا
ساعت12:20---29 ارديبهشت 1393
ماهيان از تلاطم دريا به خدا شكايت كردن وچون دريا آرام شد خودرا اسير تور صيادان يافتند تلاطمهاي زندگي حكمتي از خداوند است پس از خداوند بخواهيم دلمان آرام كند نه زندگيمان را !

mace
ساعت12:06---29 ارديبهشت 1393
اين مطلب با شعر پروين اعتصامى ، گره گشاى ، هم خونى داره،
اين گره را زان گره نشناختى!


چشمك عشق
ساعت6:58---29 ارديبهشت 1393
ﻟﻮﺍﺷﮏ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﺩﺭﺍﺯ ﺑُﺮﯾﺪ

ﭘﻬﻦ ﮐﺮﺩ

ﻧﻤﮏ ﭘﺎﺷﯿﺪ ﺭﻭﺵ

ﺟﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﮏ ﺭﻭﯼ ﻟﻮﺍﺷﮏ ﺭﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﮐﻨﻪ

ﺑﻌﺪ ﻟﻮﻟﻪ ﮐﻨﯽ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﮔﻮﺷﻪ ﻟﭙﺖ ....

ﯾﻪ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﮑﺸﯿﻦ ﺍﺏ ﺩﻫﻨﺘﻮﻧﻮ ﻗﻮﺭﺕ ﺑﺪﯾﺪ

ﺑﺎ ﺗﺸﮑﺮ ....

ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻭﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﺧﻮﺩﺗﯽ
پاسخ:مرسی....با مزه بود...ولی من متوجه منظورتون نشدم....


مریم
ساعت0:09---29 ارديبهشت 1393
ساده هستم

ساده می بینم

ساده می پندارم زندگی را

نمیدانستم جرم می دانند سادگی را

سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم

ساده می مانم…

ساده میمیرم…

اما…

ترک نمی گویم پاکی این سادگی را ….


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 28 ارديبهشت 1393برچسب:گره زندگی,اعتماد, | 14:35 | نویسنده : مریم |

.: Weblog Themes By BlackSkin :.