ماییم غریبان دو چشمان ابوالفضل

دیوانه آن قامت عریان ابوالفضل

دانی چه بود سبقه ی این سینه به زلفش

آزادگی محض به زندان ابوالفضل

ای خونجگران ناله ببارید زدیده

پیکان ستم خورده به چشمان ابوالفضل

دست کرمی نیست دگر بهر کریمی

از لحظه ی افتادن دستان ابوالفضل

طفلان به حرم منتظر جرعه ی آبند

دستان به زمین مشک به دندان ابوالفضل

طفلی ز عطش روی زمین است خدایا

این موی رقیه ست پریشان ابوالفضل

ای مهدی موعود شب عشق و نیازست

بنما کرمی جان تو و جان ابوالفضل...

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:ابوالفضل,مشک, | 14:1 | نویسنده : مریم |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

.: Weblog Themes By BlackSkin :.